جوان آنلاین: مردی که متهم است بعد از قتل دوستش جسدش را داخل بشکه آبی حاوی اسید سوزانده و در زمینهای کشاورزی اطراف لواسانات رها کردهبود، پس از چهار ماه اعتراف کرد.
اسفند ماه سال گذشته جوانی در تهران به اداره پلیس رفت و از گم شدن ناگهانی برادر ۲۴ سالهاش به نام فرزاد خبر داد.
وی در توضیح ماجرا گفت: «برادرم خانهای مجردی در یکی از خیابانهای غربی اجاره کردهاست و تنهایی زندگی میکند. یک روز قبل، یکی از دوستانش تماس گرفت و گفت فرزاد یکی از دوستانش را به قتل رسانده و به خارج از کشور گریختهاست. نگران شدیم و به خانهاش رفتیم، اما کسی در را باز نکرد و الان احتمال میدهیم برای او اتفاق بدی رخ دادهباشد.»
بشکه آبی
با طرح این شکایت تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی به دستور قاضی غلامحسین صادقزاده، بازپرس دادسرای امور جنایی برای بررسی وارد عمل شدند.
مأموران در نخستین گام حسابهای بانکی پسر گمشده را بررسی کردند که در بررسی تراکنشهای بانکی مشخص شد روز ۲۵ اسفند ماه زن جوانی با کارت بانکی فرزاد به مغازه تجهیزات پزشکی و لوازم آزمایشگاهی رفته و بشکه آبی همراه با دستکش به مبلغ ۴ میلیون تومان خریده و به داخل خودروی شاسی بلندش که پسر جوانی داخل آن نشسته بوده منتقل کردهاست.
مأموران خیلی زود دختر جوان را شناسایی کردند و وی نیز اعتراف کرد بشکه را به درخواست پسر مورد علاقهاش به نام هرمز خریده و به او تحویل دادهاست. دختر جوان ادعا کرد هرمز در کار تولید سم است و بشکه را برای تولید سمهای کشاورزی خریدهاست.
کشف جسد
با اعتراف دختر جوان، هرمز بازداشت شد، اما جرم خود را انکار کرد تا اینکه به مأموران خبر رسید چند مرد ورزشکار که برای کوهنوردی به اطراف لواسانات رفتهاند، جسد سوخته شده پسر جوانی را داخل بشکهای آبیرنگ پیدا کردهاند. وقتی پزشکی قانونی اعلام کرد جسد متعلق به فرزاد است، کارآگاهان هرمز را مورد بازجویی فنی قرار دادند و وی ادعای عجیبی را مطرح کرد. او گفت: من و فرزاد با هم دوست بودیم و قرار بود با هم کافیشاپ بزنیم. شب حادثه به خانهاش رفتم و با هم مشروب خوردیم که ناگهان حالش بد شد و فوت کرد. من ترسیدم مرگ او به گردن من بیفتد، از دوستم کمک خواستم جسد او را به اطراف لواسانات بردیم و دوستم جسد را آتش زد.» سپس مأموران دوست متهم را بازداشت کردند، اما او ادعا کرد که هرمز قاتل است و جسد را هم او آتش زدهاست.
اعتراف
در نهایت دیروز متهم پس از چهار ماه به قتل دوستش اعتراف کرد و گفت: «من و فرزاد دوست بودیم. شب حادثه میهمان او بودم که با هم مشاجره لفظی کردیم. او گردن مرا گرفت و فشار داد و من هم ضرباتی به سر و صورت و پاهایش زدم. او حالش بد شد و من از خانهاش بیرون آمدم. روز بعد با کلید یدکی که داشتم به خانهاش رفتم و دیدم او خودش را به حمام رسانده و داخل حمام فوت کردهاست. خیلی ترسیدم و تصمیم گرفتم جسد را به مکانی دیگر منتقل کنم. با کمک دختر مورد علاقهام بشکه آبی خریدم و جسد را داخل بشکه قرار دادم و به انبار خانهام بردم. بعد مقداری روی آن اسید ریختم تا جسد متعفن نشود. یک روز جسد داخل انبار بود تا اینکه به یکی از دوستانم گفتم مواد فاسدی داخل بشکهای دارم و میخواهم به بیرون منتقل کنم. او کمکم کرد و بشکه را با خودروی پدرم به اطراف لواسانات بردیم و در آنجا دوستم متوجه شد داخل بشکه جسد است. جسد را رها کردیم و دوستم سیگار میکشید و سیگارش را روی جسد انداخت و جسد آتش گرفت.»
تحقیقات از متهم ادامه دارد.